Umarmung (21.12.2017) Dein warmer Blick gereinigt mit Wasser der Weisheit angereichert mit Duft der Zärtlichkeit eingebettet im Samt der Fröhlichkeit beschwingt mein Herz federleicht ֎֎֎ Druckversion: Umarmung
Kategorie: Hilde Domin
Nächtliche Orientierung (Hilde Domin) سمتگیری شبانه
(ترجمه های آزاد و برداشتها) سمتگیری شبانه Hilde Domin* (1909-2006) سرم بسوی جنوب قرار دارد پاهایم بسوی شمال از زمانیکه رفته ام همواره پاهایم بسوی شمال .بسوی تو پیکر من به هنگام خواب سوزن قطب نمائی .که شمال خویش را می جوید ۞۞۞ Nächtliche Orientierung Hilde Domin* (1909-2006) Mein Kopf liegt nach Süden meine Füße …
Nächtliche Orientierung (Hilde Domin) سمتگیری شبانه weiterlesen
Heimkehrer (Hilde Domin) آنها که به خانه بازمیگردند
(ترجمه های آزاد و برداشتها) آنها که به خانه بازمیگردند Hilde Domin* (1909-2006) تمامی خاطرات به سوئی لغزیده بسیار دور بسیار دور فراسوی هدف به دلیلِ اندوه غربت امّا لطافتِ جوانه که بدون آن رشدی نیست پناه و حراستِ .یک دست آن مارپیچ بلند که ما بر روی آن همه چیز را .بسیار دیر فرامی …
Heimkehrer (Hilde Domin) آنها که به خانه بازمیگردند weiterlesen
Andere Geburt (Hilde Domin) تولّدی دیگر
(ترجمه های آزاد و برداشتها) تولّدی دیگر Hilde Domin* (1909-2006) مادر مرگ تو تولّد دوّم ماست عریانتر، عاجزانه تر از نخستین چرا که تو نیستی و ما را در آغوش نمی گیری تا ما را در قبال خودمان .دلداری دهی ۞۞۞ Andere Geburt Hilde Domin* (1909-2006) Mutter dein Tod ist unsere zweite Geburt nackter hilfloser …
Hier (Hilde Domin) اینجا
(ترجمه های آزاد و برداشتها) اینجا Hilde Domin* (1909-2006) کودکان ناخواسته کلمات من .از سرما می لرزند بسویم آئید میخواهم شما را بر روی سرانگشتان گرمم بنهم .پروانه ها در زمستان خورشید رنگ پریده چون ماه در اینجا نیز می تابد در این دیاری که ما در آن بیگانه بودن را .تا آخر می چشیم …
Antwort (Hilde Domin) پاسخ
(ترجمه های آزاد و برداشتها) پاسخ Hilde Domin* (1909-2006) به گردِ ما تا سقف اتاق گیتی نشسته است سده ها در قفسه ها از تو سؤال می کنم، یا تو می پرسی سده ها گوشها را تیز میکنند حیوانات در سیرک یک اشاره و آنها می جهند فرمانبرانه پاسخ میگویند هر آنچه که زنده بوده …
Wir nehmen Abschied (Holde Domin) ما بدرود میگوئیم
(ترجمه های آزاد و برداشتها) ما بدرود میگوئیم Hilde Domin* (1909-2006) ما بدرود می گوئیم .از روی اختیار آنچه را که دوست می داریم، می ماند به بزرگیِ عروسکی بر روی باریکه ای از سیمان انگار که ما می توانیم عروسک را .دوباره بدینسان پیدا کنیم ما در خود نگه میداریم اندوه غربتِ از پیِ …
Wir nehmen Abschied (Holde Domin) ما بدرود میگوئیم weiterlesen
Immer kreisen (Hilde Domin) همواره چرخیدن
(ترجمه های آزاد و برداشتها) همواره چرخیدن Hilde Domin* (1909-2006) همواره چرخ می زنند سوار بر بادِ خنکتر عاجزانه کلمات من چرخ می زنند با پرهای اندوه غربت بی آشیانه روزگاری به سوی لبخندی روان هیچ کس زندگانی را به تنهائی بر دوش نمیکشد .چرخان و چرخان ۞۞۞ Immer kreisen Hilde Domin* (1909-2006) Immer kreisen …
Von uns (Hilde Domin) از ما
(ترجمه های آزاد و برداشتها) از ما Hilde Domin* (1909-2006) (١) .در اعصار آتی در بارهء ما خواهند خواند هیچگاه من نمی خواستم که در اعصار آتی .ترحّم بچّه های دبستانی را برانگیزم هیچگاه بدین طریق .در دفترِ مدرسه ای وجود داشته باشم ما، محکوم به دانستن .و اقدام نکردن گرد و غبار ما .دیگر …
Frage (Hilde Domin) پرسش
(ترجمه های آزاد و برداشتها) پرسش Hilde Domin* (1909-2006) اگر پرنده به ماهی تبدیل شود این بخشِ کوچک تو که همواره اوج میگرفت اگر آن خاموش و بیزبان در جهان بدون دست و بدون بال فرانگیرد که ماهی باشد در میان ماهیها؟ ۞۞۞ Frage Hilde Domin* (1909-2006) Wenn der Vogel ein Fisch wird dieser kleine …
Katalog (Hilde Domin) کتابِ فهرست
(ترجمه های آزاد و برداشتها) کتابِ فهرست Hilde Domin* (1909-2006) قلب، یک حلزون با یک خانه .شاخک ها را جمع می کند .قلب، یک جوجه تیغی قلب، یک جغد در روشنائی .پلک زنان .قلب، مرغ مهاجر، تغییر دهندهء اقلیم قلب، یک گلوله مضروب یک سانتی متر چرخان .قلب، دانهء شن قلب، پرتاب کنندهء بزرگِ .همهء …
Auf er anderen Seite des Monds (Hilde Domin) در آن طرفِ دیگر ماه
(ترجمه های آزاد و برداشتها) در آن طرفِ دیگر ماه Hilde Domin* (1909-2006) در آن طرفِ دیگر ماه در جریانند پوشیده در لباسهائی زرّین روزهای حقیقی تو آنها زندگی می کنند همانند تو در دیگر موارد در روشنائی رانده شده از اینجا رمیده آنجا آرام در گذارند .و تو میدانی که آنها به تو تعلّق …
Auf er anderen Seite des Monds (Hilde Domin) در آن طرفِ دیگر ماه weiterlesen
Einhorn (Hilde Domin) اسب تَک شاخ
(ترجمه های آزاد و برداشتها) اسب تَک شاخ Hilde Domin* (1909-2006) شادمانی این فروتنترین حیوان این اسب تَک شاخِ لطیف آنچنان آرام که کسی او را نمی شنود آنگاه که می آید، آنگاه که می رود حیوان خانگیِ من شادمانی زمانی که تشنه است اشکها را لیس می زند .از رویِ آرزوها ۞۞۞ Einhorn Hilde …
In voller Fahrt (Hilde Domin) با سرعت تمام
(ترجمه های آزاد و برداشتها) با سرعت تمام Hilde Domin* (1909-2006) ما در قطاری نشسته ایم هیچ کس نمی پرسد که آیا ما می خواهیم پیاده شویم و بسوی پلی می رانیم و پل درهم خواهد شکست این پل و یا پل بعدی درهم خواهند شکست چقدر مرا به درد می آوری و چقدر تو …
Es gibt dich (Hilde Domin) تو هستی
(ترجمه های آزاد و برداشتها) تو هستی Hilde Domin* (1909-2006) جایگاه تو آنجاست که دیدگان تو را نظاره می کنند آنجا که چشمها با هم دیدار می کنند تو پدیدار می شوی و ندائی تو را نگاه می دارد همواره صدائی یکتا بظاهر تنها یک ندا وجود دارد که همگان با آن تو را صدا …
Wer es könnte (Hilde Domin) کسی که میتوانست
(ترجمه های آزاد و برداشتها) کسی که میتوانست Hilde Domin* (1909-2006) (١) کسی که میتوانست دنیا را به بالا پرتاب کند تا باد .از میان آن بگذرد ۞۞۞ (٢) خوشا اگر کسی می توانست دنیا را به بالا پرتاب کند تا باد .آن را درنوردد ۞۞۞ Wer es könnte Hilde Domin* (1909-2006) Wer es könnte …
Die Botschafter (Hilde Domin) پیام آوران
(ترجمه های آزاد و برداشتها) پیام آوران Hilde Domin* (1909-2006) پیام آوران از دوردستها می آیند از آنسوی دیوار برهنه پا می آیند این راه دراز را .تا این کلمه را تحویل دهند یکی از آنها در برابرِ تو ایستاده است در جامه هایِ دوردست او واژهء "من" را می آورد او بازوان را میگشاید …
Nimm den Eimer (Hilde Domin) سطل را بردار
(ترجمه های آزاد و برداشتها) سطل را بردار Hilde Domin* (1909-2006) سطل را بردار خود را حمل کن آگاه باش که خود را میبری بسوی تشنگان آگاه باش که تو آب نیستی تو فقط سطل را حمل می کنی آنها را با وجود این سیراب کن و آنگاه سطل را انباشته از خودت بسوی خویش …
Fingernagelgroß (Hilde Domin) به بزرگی یک ناخن انگشت
(ترجمه های آزاد و برداشتها) به بزرگی یک ناخن انگشت Hilde Domin* (1909-2006) در مرغزاری به بزرگی یک ناخن انگشت در خواب است دگرگون سازندهء بزرگ اوئی که در زمین چنگ می اندازد آن سان که در آب او شاید بتواند کفه های ترازو را زیرورو کند و از باد مملو سازد بادبان کشتی با …
Fingernagelgroß (Hilde Domin) به بزرگی یک ناخن انگشت weiterlesen
Beklemmung (Hilde Domin) ترس و نفس تنگی
(ترجمه های آزاد و برداشتها) ترس و نفس تنگی Hilde Domin* (1909-2006) در من بیم پدید می آورد این تکبّر و نخوت این ایمنیِ بدون ایمنیِ کسانی که در کنار مخزنِ گاز زندگی میکنند .واز گل یاس کبود متنفّرند انگشتانِ بدون سرپنجه همواره تنگاتنگ مرتبط شگفتی تصنعی بوجود آورنده با قلبی ماهیوار چون ماهیها گروه …