برای آنانکه پس از ما بدنیا خواهند آمد (Bertolt Brecht)

برتولت برشت (۱)، متفکّر و هنرمند آلمانی، از آنجا که که به برج عاج »عدم تعصّب« و »بیطرفی«، ملجإ و مفرّی برای بسیاری از دانشمندان و هنرمندان راحتی طلب، پناه نبرده بود، در دوران بربریت هیتلری مجبور به ترک وطن شد و بعد از جنگ جهانی دوّم نیز ترجیح داد که در بخش شرقی آلمان …

برای آنانکه پس از ما بدنیا خواهند آمد (Bertolt Brecht) weiterlesen

بزرگداشت زندگان: سیما کسائی؛دوّمین بخش

چهره ای از عجز چشمهایم را به عجز چال کردم،چال !چال در چاه تاریخ، چال و در ملامت لحظه های خواب !چشم میسایم به بیداری صدای خشم من :از اشک هم آهسته تر خیمۀ مرگ را در کجای این زمین گسترده میخواهی؟ در کجای این زمین غرق خاکستر در کجای این وحش و خمپاره ودود؟ …

بزرگداشت زندگان: سیما کسائی؛دوّمین بخش weiterlesen

بزرگداشت زندگان: سیما کسائی؛ نخستین بخش

گوانتانامو ...این گوانتانامو تنها نیست !نه، گوانتانامو تنها نیست گوانتانامو، بدل کردگی ما ،و بدل کردگی دنیا و دنیاهای ماست که میریزند ،گوانتانامو ویتنام است ،زیمبابوه،رودزیا !السالوادور و نیکاراگوا ،سومالی،غزه !صبرا و شتیلا ،گوانتانامو الجزایر است !پرو،اکوادور،پاراگوا،کلمبیا موزامبیک،برمه وسودان ،لبنان و افغانستان،عراق،ایران اوکرایین، کوسوو و پریشتینا ...و هر آنجاست که میچربد !امنیت سرمایه به آزادی …

بزرگداشت زندگان: سیما کسائی؛ نخستین بخش weiterlesen

و عشق ورزیدیم

برای بتینا نگاه کردیم به چشم مهر در ملکی که کینه کهنه زخمی کشنده می نمود و عشق ورزیدیم شنیدیم به گوش مدارا و متانت آنجا که گفته ها بر پایهء پیشداوری و کژفهمی برقرار بود و عشق ورزیدیم نظر دادیم از سر مروّت و تأمّل در دیاری که قضاوت از گرد اوهام و تکبّر …

و عشق ورزیدیم weiterlesen

آرش و رستم و ابن سینا

تقدیم به فریبرز داد از جهل جهانگیر وای از اجبار عادات دیرپا فریاد از اوهام هزارساله فغان از موریانه های خرافات که تا اعماق روان انسانها رسوخ کرده اند سوار بر جهل و عادات استوار بر اوهام و خرافات بیرق سیاهروزی بشر برافراشته اند آرش و رستم روان تو ابن سینای جان تو در تب …

آرش و رستم و ابن سینا weiterlesen

یاد آر

بوی سنبل را در زیر نوازشهای باران بهاری گرامی دار چرا که بزودی بالهای سنگین بمب افکنها بنام انسانیت انبوهی از انهدام و آوارگی را فرو خواهند ریخت آواز جیرجیرکها را در شبهای پرستاره ارج بنه چرا که بزودی تانکهای سنگوش سهمگین از زوزهء کریه خود گوشها را کر خواهند کرد ژاله های سحرگاهی را …

یاد آر weiterlesen