Wegbeschreibung von Sohrab Sepehri (1928-1980) Übersetzung aus dem Persischen von Afsane Bahar (August 2017) Es dämmerte, als der Reiter fragte: „Wo ist das Haus des Freundes?“ Der Himmel hielt inne. Der Passant schenkte der Dunkelheit der Kieselsteine den Lichtzweig, den er zwischen den Lippen trug und zeigte mit dem Finger auf eine Pappel …
Kategorie: Bilingual
Gedicht der Erlösung (Yaghma Golrouee) شعرِ رهایی
Frauen spielten und spielen im Iran eine entscheidende Rolle im vielschichtigen Kampf für eine gerechte Gesellschaft. Diese Gegebenheit würdigend hat der iranische Poet und Liedermacher Yaghma Golrouee ein Gedicht geschrieben, vertont und mit Frauenbildern versehen [1,2]. ۞۞۞ Gedicht der Erlösung Yaghma Golrouee allen Frauen meines Landes gewidmet Lustig, fröhlich und lachend sind wir obwohl wir …
Gedicht der Erlösung (Yaghma Golrouee) شعرِ رهایی weiterlesen
Der Kälbermarsch (Bertolt Brecht) رژهء گوساله ها
(ترجمه های آزاد و برداشتها) ۞۞۞ رژهء گوساله ها Bertolt Brecht (1898-1956) از پیِ طبل گوساله ها کُند و مبهوت حرکت می کنند پوستِ طبل را .خودِ آنها عرضه می دارند کشتارگر بانگ می زند: چشم ها سخت بسته گوساله رژه می رود. با گامی آرام استوار. گوساله هائی که خونشان در کشتارگاه ریخته شده …
Der Kälbermarsch (Bertolt Brecht) رژهء گوساله ها weiterlesen
Feine Finger (Karl Ernst Knodt) انگشتان ظریف
(ترجمه های آزاد و برداشتها) ۞۞۞ انگشتان ظریف Karl Ernst Knodt (1856-1917) انگشتانی ظریف باید داشته باشی ،تا قلبی را پریشان نکنی انگشتانی که نقرهء ماه .و عطرِ گلهای سرخ را لمس کنند ...عشق در این چنین هستی لطیفی زندگی می کند برای آنکه شیدائی به سردی نگراید باید انگشتانی ظریف داشته باشی .انگشتانی که …
Für Einen (Mascha Kaléko) برای یک نفر
(ترجمه های آزاد و برداشتها) ۞۞۞ برای یک نفر Mascha Kaléko* (1907-1975) .دیگران دریای پهناورند .تو امّا بندری ،پس باور کن مرا: می توانی آسوده بخوابی .من همواره به اینجا خواهم راند ،زیرا تمام طوفان هائی که با من اصابت کردند .بادبان های مرا تهی گذاشتند ،دیگران دریای رنگارنگند .تو امّا بندری .تو فانوس دریائی …
Schönheitslehre دانشِ زیبائی شناسی
Schönheitslehre den Krähen und Krokodilen gewidmet Wenn ich mit Liebe betrachte, finde ich eine Welt voller Schönheiten. Und mein Sein blüht auf. ۞۞۞ دانشِ زیبائی شناسی تقدیم به کلاغ ها و تمساح ها آن گاه که با مهر می نگرم جهانی پر از زیبائی می یابم .و هستیم شکوفا می شود ۞۞۞ Rotenburg an der …
Quelle des Glücks چشمهء بهروزی
Quelle des Glücks Leidenschaftlich die Wirklichkeit erfassen, liebevoll das Wissen einsetzen, bescheiden schenken und verändern. ۞۞۞ چشمهء بهروزی آرزومندی در دریافتِ هستی مهر در بکار بردنِ دانش فروتنی در ارزانی داشتن و دگرگون ساختن ۞۞۞ Rotenburg an der Fulda نوزدهم اسفند ماه هزار و سیصد و نود و سه Druckversion: Quelle des Glücks
Im erhabenen, ausdrucksvollen Kleid der Nacktheit (Mohammad Reza Shafi’i Kadkani) محمّد رضا شفیعی کدکنی
Mohammad Reza Shafi'i Kadkani[1], der iranische Dichter und Hochschuldozent, ist immer wieder eine erfrischende Quelle der Inspiration. Heute beim Spaziergang nahm ich in Anbetracht der im Keimen begriffenen Bäume sein Gedicht "Im erhabenen, ausdrucksvollen Kleid der Nacktheit" mit allen Sinnen wahr. Es entstand der folgende Text. Der persische Originaltext und eine sinngemäße Übersetzung des Gedichtes …
Erde زمین
Erde für Maria Mies und Saral Sarkar In unseren Herzen tanzt das Licht, singt der Wind, liebkost der Regen. In unseren Herzen dichtet der Berg, malt der Wald, komponiert die Steppe. In unseren Herzen lobt die Quelle, lehrt der Fluss, liebt das Meer. In unseren Herzen lebt die Erde. ۞۞۞ زمین Saral Sarkar و Maria …
Sonne (Mascha Kaléko) خورشید
(ترجمه های آزاد و برداشتها) خورشید Mascha Kaléko* (1907-1975) ،من دیدگان را گشودم و روشنائی را دیدم - .دردم چون واژه ای که با احساس نجوا شود ساکت شد ،دریائی از نور سیل آسا به اتاقک وارد شد . آن چون موجی مرا بُرد .و نور بر همه جا روان گشت .نگرانی های بیخوابی …
Inventar (Mascha Kaléko) فهرست موجودی
(ترجمه های آزاد و برداشتها) فهرست موجودی Mascha Kaléko* (1907-1975) ١ سرا بدون سقف کودک بدون بستر میز بدون نان .ستاره بدون نور ٢ رود بدون پلِ کوچک کوه بدون طناب پای بدون کفش .گریز بدون مقصد ٣ سقف بدون سرا شهر بدون دوست دهان بدون واژه .جنگل بدون بو ٤ نان بدون میز بستر …
Nächtliche Orientierung (Hilde Domin) سمتگیری شبانه
(ترجمه های آزاد و برداشتها) سمتگیری شبانه Hilde Domin* (1909-2006) سرم بسوی جنوب قرار دارد پاهایم بسوی شمال از زمانیکه رفته ام همواره پاهایم بسوی شمال .بسوی تو پیکر من به هنگام خواب سوزن قطب نمائی .که شمال خویش را می جوید ۞۞۞ Nächtliche Orientierung Hilde Domin* (1909-2006) Mein Kopf liegt nach Süden meine Füße …
Nächtliche Orientierung (Hilde Domin) سمتگیری شبانه weiterlesen
Heimkehrer (Hilde Domin) آنها که به خانه بازمیگردند
(ترجمه های آزاد و برداشتها) آنها که به خانه بازمیگردند Hilde Domin* (1909-2006) تمامی خاطرات به سوئی لغزیده بسیار دور بسیار دور فراسوی هدف به دلیلِ اندوه غربت امّا لطافتِ جوانه که بدون آن رشدی نیست پناه و حراستِ .یک دست آن مارپیچ بلند که ما بر روی آن همه چیز را .بسیار دیر فرامی …
Heimkehrer (Hilde Domin) آنها که به خانه بازمیگردند weiterlesen
Andere Geburt (Hilde Domin) تولّدی دیگر
(ترجمه های آزاد و برداشتها) تولّدی دیگر Hilde Domin* (1909-2006) مادر مرگ تو تولّد دوّم ماست عریانتر، عاجزانه تر از نخستین چرا که تو نیستی و ما را در آغوش نمی گیری تا ما را در قبال خودمان .دلداری دهی ۞۞۞ Andere Geburt Hilde Domin* (1909-2006) Mutter dein Tod ist unsere zweite Geburt nackter hilfloser …
Hier (Hilde Domin) اینجا
(ترجمه های آزاد و برداشتها) اینجا Hilde Domin* (1909-2006) کودکان ناخواسته کلمات من .از سرما می لرزند بسویم آئید میخواهم شما را بر روی سرانگشتان گرمم بنهم .پروانه ها در زمستان خورشید رنگ پریده چون ماه در اینجا نیز می تابد در این دیاری که ما در آن بیگانه بودن را .تا آخر می چشیم …
Antwort (Hilde Domin) پاسخ
(ترجمه های آزاد و برداشتها) پاسخ Hilde Domin* (1909-2006) به گردِ ما تا سقف اتاق گیتی نشسته است سده ها در قفسه ها از تو سؤال می کنم، یا تو می پرسی سده ها گوشها را تیز میکنند حیوانات در سیرک یک اشاره و آنها می جهند فرمانبرانه پاسخ میگویند هر آنچه که زنده بوده …
Wir nehmen Abschied (Holde Domin) ما بدرود میگوئیم
(ترجمه های آزاد و برداشتها) ما بدرود میگوئیم Hilde Domin* (1909-2006) ما بدرود می گوئیم .از روی اختیار آنچه را که دوست می داریم، می ماند به بزرگیِ عروسکی بر روی باریکه ای از سیمان انگار که ما می توانیم عروسک را .دوباره بدینسان پیدا کنیم ما در خود نگه میداریم اندوه غربتِ از پیِ …
Wir nehmen Abschied (Holde Domin) ما بدرود میگوئیم weiterlesen
Immer kreisen (Hilde Domin) همواره چرخیدن
(ترجمه های آزاد و برداشتها) همواره چرخیدن Hilde Domin* (1909-2006) همواره چرخ می زنند سوار بر بادِ خنکتر عاجزانه کلمات من چرخ می زنند با پرهای اندوه غربت بی آشیانه روزگاری به سوی لبخندی روان هیچ کس زندگانی را به تنهائی بر دوش نمیکشد .چرخان و چرخان ۞۞۞ Immer kreisen Hilde Domin* (1909-2006) Immer kreisen …
Von uns (Hilde Domin) از ما
(ترجمه های آزاد و برداشتها) از ما Hilde Domin* (1909-2006) (١) .در اعصار آتی در بارهء ما خواهند خواند هیچگاه من نمی خواستم که در اعصار آتی .ترحّم بچّه های دبستانی را برانگیزم هیچگاه بدین طریق .در دفترِ مدرسه ای وجود داشته باشم ما، محکوم به دانستن .و اقدام نکردن گرد و غبار ما .دیگر …
Frage (Hilde Domin) پرسش
(ترجمه های آزاد و برداشتها) پرسش Hilde Domin* (1909-2006) اگر پرنده به ماهی تبدیل شود این بخشِ کوچک تو که همواره اوج میگرفت اگر آن خاموش و بیزبان در جهان بدون دست و بدون بال فرانگیرد که ماهی باشد در میان ماهیها؟ ۞۞۞ Frage Hilde Domin* (1909-2006) Wenn der Vogel ein Fisch wird dieser kleine …