نامه هائی برای سپیده، شمارهء دو

سپیدهء سحرم، با درودی از دل برآمده و آرزوی دلشادی و سربلندی برای تو. »تا بردمد خورشید نو، شب را ز خود بیرون کنید« بخشی از زیبا سروده ایست از یکی از شاعران هوشمند آن کهن دیار: هوشنگ ابتهاج (ه. الف سایه)۱ میدانم که توانائی فهم و درک تو بسیار بالاست و برایت از صمیم …

نامه هائی برای سپیده، شمارهء دو weiterlesen

نیمهء دیگر، شمارهء نخستین

من انسانم *** شعری از غادة السمّان - شاعرهء سوری *** اگر به خانه‌ من آمدی برایم مداد بیاور ،مداد سیاه می‌خواهم روی چهره‌ام خط بکشم تا به جرم زیبایی در قفس نیفتم یک ضربدر هم روی قلبم تا به هوس هم نیفتم یک مداد پاک کن بده برای محو لب‌ها نمی‌خواهم کسی به هوای …

نیمهء دیگر، شمارهء نخستین weiterlesen

بزرگداشت زندگان: محمّد رضا شفیعی کدکنی، شمارهء چهار

ملکوت زمین ۞۞۞ چتر گردباد ۞۞۞ پرسش ۞۞۞ آتش زنده ۞۞۞ طلسم ۞۞۞ آرایش خورشید ۞۞۞ کیمیای عشق سبز ۞۞۞ آواز بیگانه ۞۞۞ پیغام ۞۞۞   ملکوت زمین چنان که ابر، گره خورده با گریستنش چنان که گل، همه عمرش مسخّر شادی ست چنان که هستی آتش اسیر سوختن است تمام پویهء انسان به سوی …

بزرگداشت زندگان: محمّد رضا شفیعی کدکنی، شمارهء چهار weiterlesen

بزرگداشت زندگان: شهاب ماسالی

هشدار نازنین آمیزه ای که نیزه به دستش فتاده است سبزینه ای ز عاطفه و عشق در کار او مبین هشدار نازنین هرگز مگو به خود: چه زیبا اهریمنی است این که می آید در جامهء فرشته فریبا ۞۞۞ برهنه در تقابل گزند زیستن چه سخت بود و ساده می نمود آسمان رشته رشته پنبه …

بزرگداشت زندگان: شهاب ماسالی weiterlesen

بزرگداشت زندگان: محمّد رضا شفیعی کدکنی، شمارهء سه

حتی نسیم را ۞۞۞ طفلی به نام شادی ۞۞۞ در ناگزیر دهر ۞۞۞ کوچ بنفشه ها ۞۞۞ آرزو ۞۞۞ معراج فنا ۞۞۞ مزامیر گل داوودی ۞۞۞ حتی نسیم را شیپور شادمانی تاتار در سالگرد فتح فرصت نمی دهد تا بانگ تازیانه ی وحشت را در پهلوی شکسته ی آنان در آن سوی حصار گرفتار بشنویم …

بزرگداشت زندگان: محمّد رضا شفیعی کدکنی، شمارهء سه weiterlesen

بزرگداشت زندگان: محمّد رضا شفیعی کدکنی، شمارهء دو

دیباچه ۞۞۞ آن عاشقان شرزه ۞۞۞ زندگی نامه ی شقایق ۞۞۞ غزلی در مایه ی شور و شکستن ۞۞۞   دیباچه بخوان به نام گل سرخ در صحاری شب که باغ ها همه بیدار و بارور گردند بخوان ‚ دوباره بخوان ‚ تا کبوتران سپید به آشیانه خونین دوباره برگردند بخوان به نام گل سرخ …

بزرگداشت زندگان: محمّد رضا شفیعی کدکنی، شمارهء دو weiterlesen

نامه هائی برای سپیده، شمارهء یک

سپیدهء سحرم، با صد سلام و سپاس از سروده ای که فرستاده بودی در طول اقامت در ایران آنچه که مرا امیدوار می کرد و مژده می داد که روشنائی در کار و در راه است وجود افرادی چون تو بود و این پرسش مکرّر که نسرین و نیلوفر و اطلسی و شب بو چگونه …

نامه هائی برای سپیده، شمارهء یک weiterlesen

ژاله

Norman Finkelstein و Ilan Pappe با سپاس از گاه تیرگی میرود به جنگ تیرگی تا نهد ستون برای زندان مستحکمتری در پی اسارت نور و آب زاینده و سپیدهء سحر گه منادیان دروغین روشنائی و خرد در لوای دفاع از حقوق بشر بسته بر صید شبنم و ستاره ها کمر گه پیام آوران دین عجین …

ژاله weiterlesen

سیمرغ و دریا و دماوند

آزادی و آزادگی و امیدِ بهاری که نهفته است در دامن فردا بی شاید و امّا در خود بگرفته همه شور و شعر و شعورم از قافله دورم بیتابی و طلب طرحی هر چند که در بستر رؤیا وین شوق و تمنّا سرچشمهء این رود زایندهء سرمست سرودم غافل نغنودم پندم نده، ای آرام گرفته …

سیمرغ و دریا و دماوند weiterlesen

بزرگداشت زندگان: محمد رضا شفیعی کدکنی , شمارهء یک

پژواک ۞۞۞ از بودن و سرودن ۞۞۞ برگ بی درخت ۞۞۞ اگر مردی ۞۞۞ در جاودانگی ۞۞۞ پرسش ۞۞۞ سلام ۞۞۞ کبریتی از پریدن شبتاب ۞۞۞ غزل برای گل آفتابگردان ۞۞۞ دامن آفتاب ۞۞۞ شطرنج عجیب ۞۞۞ شعبده باز ۞۞۞   پژواک به پایان رسیدیم امّا نکردیم آغاز فروریخت پرها نکردیم پرواز ببخشای ای روشنِ …

بزرگداشت زندگان: محمد رضا شفیعی کدکنی , شمارهء یک weiterlesen

سپیده

کبریتی از پریدن شبتاب وام کن وز شعله اش چراغ برافروز تا پیش پای خویش بینی زان پیشتر که در لجن شب چون لاشه ای به صدر نشینی شفیعی کدکنی ۞۞۞ روشنائی و خرد در جوار مهر سربلندی و سپیدی و سیر اندیشه در سپهر شادی و سرود و شعر و زلال آب این بهینه …

سپیده weiterlesen

یار می آید

در خلاف آمد عادت بطلب کام که من کسب جمعیّت از آن زلف پریشان کردم حافظ ۞۞۞ تیرگی چو قطره قطره می چکد بر روی دفتر زندگی در دوات امید میبرم قلم فرو میکشم خطّی از آرزو نو گل سپیده بر میدمد ز دیده ام می تراود عطر دوستی در خانهء دلم پنجره به سوی …

یار می آید weiterlesen