Fingernagelgroß (Hilde Domin) به بزرگی یک ناخن انگشت

(ترجمه های آزاد و برداشتها) به بزرگی یک ناخن انگشت Hilde Domin* (1909-2006) در مرغزاری به بزرگی یک ناخن انگشت در خواب است دگرگون سازندهء بزرگ اوئی که در زمین چنگ می اندازد آن سان که در آب او شاید بتواند کفه های ترازو را زیرورو کند و از باد مملو سازد بادبان کشتی با …

Fingernagelgroß (Hilde Domin) به بزرگی یک ناخن انگشت weiterlesen

Beklemmung (Hilde Domin) ترس و نفس تنگی

(ترجمه های آزاد و برداشتها) ترس و نفس تنگی Hilde Domin* (1909-2006) در من بیم پدید می آورد این تکبّر و نخوت این ایمنیِ بدون ایمنیِ کسانی که در کنار مخزنِ گاز زندگی میکنند .واز گل یاس کبود متنفّرند انگشتانِ بدون سرپنجه همواره تنگاتنگ مرتبط شگفتی تصنعی بوجود آورنده با قلبی ماهیوار چون ماهیها گروه …

Beklemmung (Hilde Domin) ترس و نفس تنگی weiterlesen

Orientierung (Hilde Domin) سمتگیری

(ترجمه های آزاد و برداشتها) سمتگیری Hilde Domin* (1909-2006) قلب من، این گل آفتاب گردان در جستجوی .روشنائی بسوی کدامین یک از بارقه های نور که دیرزمانیست که دیگر نیستند سر خود را بلند خواهی کرد در روزهای تاریک؟ ۞۞۞ Orientierung Hilde Domin* (1909-2006) Mein Herz, diese Sonnenblume auf der Suche nach dem Licht. Welchem …

Orientierung (Hilde Domin) سمتگیری weiterlesen

Systemisch

Vor der Ära der 2014 mit deutscher Hilfe an die Macht gebrachten ukrainischen Regierung wurde das erste Verbotsverfahren gegen die Nationaldemokratische Partei Deutschlands (NPD) vom Bundesverfassungsgericht aus Verfahrensgründen eingestellt, weil Verbindungs- und Vertrauenspersonen des Verfassungsschutzes in der Führungsebene dieser Partei tätig waren. Weitere NPD-Verbotsverfahren sind aus systemischen Gründen schädlich, weil hierbei Verhandlungspartner der deutschen Regierung …

Systemisch weiterlesen

Winter (Hilde Domin) زمستان

(ترجمه های آزاد و برداشتها) زمستان Hilde Domin* (1909-2006) پرندگان، میوه های سیاه .بر روی شاخه های لخت ،درختها با من قایم موشک بازی میکنند گوئی میان مردمانی میروم که افکار خود را پنهان میکنند و از شاخه های تیره خواهش میکنم .که نام خود را باز گویند من می پندارم، که آنها به شکوفه …

Winter (Hilde Domin) زمستان weiterlesen

Krokodiltränen (Rose Ausländer) اشکهای تمساح

(ترجمه های آزاد و برداشتها) اشکهای تمساح Rose Ausländer* (1901-1988) من به سوپم با اشکهای تمساح نمک می زنم. تمساح، یک هدیهء تولّد، در آشپزخانه دراز کشیده است و گریه می کند، چرا که من آن چیزی را که وی با اشتیاق می خورد نمی پزم: بَشَر. وی را با ادبیات تغذیه می کنم. وی …

Krokodiltränen (Rose Ausländer) اشکهای تمساح weiterlesen

Zeitgemäße Psychotherapie

Erster Beitrag „ ... Wie die Bundespsychotherapeutenkammer (BPtK) mitteilt, führt sie am heutigen Donnerstag erstmals gemeinsam mit der Bundeswehr eine "Fortbildung" durch, die die Behandlung kriegstraumatisierter Soldaten zum Inhalt hat. Das ganztägige Seminar findet im Offiziersheim der Berliner Blücher-Kaserne statt und richtet sich explizit an zivile Seelenärzte.[1] Über die politische Ausrichtung der Veranstaltung lässt der …

Zeitgemäße Psychotherapie weiterlesen

Farben (Rose Ausländer) رنگها

(ترجمه های آزاد و برداشتها) رنگها Rose Ausländer* (1901-1988) خسته نمی شوم از نگاه کردن به پیکرهای زیبا سپید، سیاه، زرد خسته ام از شنیدنِ سخنِ زشت دربارهء پیکرهای زیبا اندیشهء تو خواه سیاه، زرد و یا سپید است می خواهم آن را نقّاشی کنم چون پیکرِ رنگین کمان تخته رنگِ من همهء رنگها را …

Farben (Rose Ausländer) رنگها weiterlesen

Am Ende der Zeit (Rose Ausländer) در انتهای زمان

(ترجمه های آزاد و برداشتها) در انتهای زمان Rose Ausländer* (1901-1988) آن گاه که جنگ پایان داده شده است در انتهای زمان ما دوباره گردش خواهیم کرد در بولوارِ گوش ماهی موافقی با انسان و انسان زیبا خواهد بود اگر تحقّق پذیرد در انتهای زمان ۞۞۞ Am Ende der Zeit Rose Ausländer* (1901-1988) Wenn der …

Am Ende der Zeit (Rose Ausländer) در انتهای زمان weiterlesen