پ.ا.ی.ی.ز

پیامِ پرندگانِ مهاجر حکایتِ کیست انقلابِ صد رنگِ زمین نشانگرِ چیست یادِ یاران وه چه پاک در رگم جاریست یک دَم از زندگی اگر تو را باقیست زان نَفَس هم به مهر باید زیست ۞۞۞ Rotenburg an der Fulda دوّم مهرماه هزار و سیصد و نود و سه ۞۞۞ نسخه برای چاپ پ.ا.ی.ی.ز

همبسته

!نازنینم! نگر گر جهانی برای مبارزه خاموش یا با صدای بلند برخاسته از خویشتن بپرس خوانِ نعمت چگونه گشته آراسته؟ کدامین بخشِ هستی زیرِ اجبارِ عیان یا نهان تاوان پرداخته برایش ناخواسته؟ ۞۞۞ Rotenburg an der Fulda دوّم مهرماه هزار و سیصد و نود و سه ۞۞۞ ۞۞۞ نسخه برای چاپ همبسته

کودکان کار

با سپاس از فریبرز و مرتضی در سَرم سؤال و صدای توست و گزاره ها می کشاندم بالنده برون به مهتری از گردابِ گُریز و یأس و یاوه ها می نشاندم به منظر فراخ و درخوری در فراسوی دودهای انبوه روزمرّه ها چون تو را ست اکنون بیگمان" امکان و توانِ دیدن و درک و …

کودکان کار weiterlesen

DAESH („Islamic State of Iraq and the Levant“) (updated October 2019)

DAESH („Islamic State of Iraq and the Levant“) ۞۞۞ 1986 ۞۞۞ ۞۞۞• Syria: Scenarios of Dramatic Political Change Declassified CIA document July 1986 https://www.cia.gov/library/readingroom/docs/CIA-RDP86T01017R000100770001-5.pdf ۞۞۞ ۞۞۞ 1992 ۞۞۞ ۞۞۞ „Defense Planning Guidance“ 1992 “Paul Wolfowitz, then-under secretary of defense for policy, supervised the drafting of a 1992 policy statement on America's mission in the post-Cold …

DAESH („Islamic State of Iraq and the Levant“) (updated October 2019) weiterlesen

Nächtliche Orientierung (Hilde Domin) سمتگیری شبانه

(ترجمه های آزاد و برداشتها) سمتگیری شبانه Hilde Domin* (1909-2006) سرم بسوی جنوب قرار دارد پاهایم بسوی شمال از زمانیکه رفته ام همواره پاهایم بسوی شمال .بسوی تو پیکر من به هنگام خواب سوزن قطب نمائی .که شمال خویش را می جوید ۞۞۞ Nächtliche Orientierung Hilde Domin* (1909-2006) Mein Kopf liegt nach Süden meine Füße …

Nächtliche Orientierung (Hilde Domin) سمتگیری شبانه weiterlesen

Heimkehrer (Hilde Domin) آنها که به خانه بازمیگردند

(ترجمه های آزاد و برداشتها) آنها که به خانه بازمیگردند Hilde Domin* (1909-2006) تمامی خاطرات به سوئی لغزیده بسیار دور بسیار دور فراسوی هدف به دلیلِ اندوه غربت امّا لطافتِ جوانه که بدون آن رشدی نیست پناه و حراستِ .یک دست آن مارپیچ بلند که ما بر روی آن همه چیز را .بسیار دیر فرامی …

Heimkehrer (Hilde Domin) آنها که به خانه بازمیگردند weiterlesen

Andere Geburt (Hilde Domin) تولّدی دیگر

(ترجمه های آزاد و برداشتها) تولّدی دیگر Hilde Domin* (1909-2006) مادر مرگ تو تولّد دوّم ماست عریانتر، عاجزانه تر از نخستین چرا که تو نیستی و ما را در آغوش نمی گیری تا ما را در قبال خودمان .دلداری دهی ۞۞۞ Andere Geburt Hilde Domin* (1909-2006) Mutter dein Tod ist unsere zweite Geburt nackter hilfloser …

Andere Geburt (Hilde Domin) تولّدی دیگر weiterlesen

شبنم

بال و پر رؤیاهایم را تمامی شب به دستِ مهربانِ بارانِ شهریور سپردم که بوی و بشارت از پائیز دارد تا پاک و پوینده برغمِ شن بادهایِ اخبارِ روز پرواز را پایدار .پاسدار باشند .نازنینان در راهند ۞۞۞ Rotenburg an der Fulda بیست و دوّم شهریور ماه هزار و سیصد و نود و سه ۞۞۞ …

شبنم weiterlesen

پیمان

  هر چه که می زند همی دردِ زمانه بی امان زخمه به هر سیمِ وجود !ای گُلِ نازنین، زهی بر سر قولِ خود بمان آگه از آن چه هست و بود سرو قد و صوت قوی بر سر هر رَهی بخوان :از تهِ قلب این سرود برای خاکِ مادر و زاینده رود به جز …

پیمان weiterlesen

Hier (Hilde Domin) اینجا

(ترجمه های آزاد و برداشتها) اینجا Hilde Domin* (1909-2006) کودکان ناخواسته کلمات من .از سرما می لرزند بسویم آئید میخواهم شما را بر روی سرانگشتان گرمم بنهم .پروانه ها در زمستان خورشید رنگ پریده چون ماه در اینجا نیز می تابد در این دیاری که ما در آن بیگانه بودن را .تا آخر می چشیم …

Hier (Hilde Domin) اینجا weiterlesen

Antwort (Hilde Domin) پاسخ

(ترجمه های آزاد و برداشتها) پاسخ Hilde Domin* (1909-2006) به گردِ ما تا سقف اتاق گیتی نشسته است سده ها در قفسه ها از تو سؤال می کنم، یا تو می پرسی سده ها گوشها را تیز میکنند حیوانات در سیرک یک اشاره و آنها می جهند فرمانبرانه پاسخ میگویند هر آنچه که زنده بوده …

Antwort (Hilde Domin) پاسخ weiterlesen

Wir nehmen Abschied (Holde Domin) ما بدرود میگوئیم

(ترجمه های آزاد و برداشتها) ما بدرود میگوئیم Hilde Domin* (1909-2006) ما بدرود می گوئیم .از روی اختیار آنچه را که دوست می داریم، می ماند به بزرگیِ عروسکی بر روی باریکه ای از سیمان انگار که ما می توانیم عروسک را .دوباره بدینسان پیدا کنیم ما در خود نگه میداریم اندوه غربتِ از پیِ …

Wir nehmen Abschied (Holde Domin) ما بدرود میگوئیم weiterlesen

Immer kreisen (Hilde Domin) همواره چرخیدن

(ترجمه های آزاد و برداشتها) همواره چرخیدن Hilde Domin* (1909-2006) همواره چرخ می زنند سوار بر بادِ خنکتر عاجزانه کلمات من چرخ می زنند با پرهای اندوه غربت بی آشیانه روزگاری به سوی لبخندی روان هیچ کس زندگانی را به تنهائی بر دوش نمیکشد .چرخان و چرخان ۞۞۞ Immer kreisen Hilde Domin* (1909-2006) Immer kreisen …

Immer kreisen (Hilde Domin) همواره چرخیدن weiterlesen

Von uns (Hilde Domin) از ما

(ترجمه های آزاد و برداشتها) از ما Hilde Domin* (1909-2006) (١) .در اعصار آتی در بارهء ما خواهند خواند هیچگاه من نمی خواستم که در اعصار آتی .ترحّم بچّه های دبستانی را برانگیزم هیچگاه بدین طریق .در دفترِ مدرسه ای وجود داشته باشم ما، محکوم به دانستن .و اقدام نکردن گرد و غبار ما .دیگر …

Von uns (Hilde Domin) از ما weiterlesen

لبخندی

گفتی که کوتاهترین راه برای رسیدن به انسانها و دریافتن ایشان .یک لبخند است لبخند زنان در دیدار با موجودات گیتی را دریافتم .و به خود رسیدم ۞۞۞ Rotenburg an der Fulda شانزدهم شهریور ماه هزار و سیصد و نود و سه ۞۞۞ لبخندی

Frage (Hilde Domin) پرسش

(ترجمه های آزاد و برداشتها) پرسش Hilde Domin* (1909-2006) اگر پرنده به ماهی تبدیل شود این بخشِ کوچک تو که همواره اوج میگرفت اگر آن خاموش و بیزبان در جهان بدون دست و بدون بال فرانگیرد که ماهی باشد در میان ماهیها؟ ۞۞۞ Frage Hilde Domin* (1909-2006) Wenn der Vogel ein Fisch wird dieser kleine …

Frage (Hilde Domin) پرسش weiterlesen