چون نیک نگه کرد و پر خویش بر او دید
گفتا زکه نالیم که از ماست که بر ماست
(ناصر خسرو)
پرسش می کنی از باز تولید بهروزی و نگون بختی؟
آن دانه ای که پاشیدیم از سر سخاوت ومهر
و آن بذری که نکاشتیم از سر حسادت و کبر
آن گریه ای که شنیدیم و ره همدردی و همدلی گشادیم
و آن اشکی که دیدیم و روی ترسان و ترش برگرداندیم
آن آموخته ای که بکار بستیم با تلاش و تکاپو و پشتکار
و آن درسی که نیاموختیم به بیهودگی و سبکسری از روزگار
آن دستی که ارج نهادیم برای تفاهم و دوستی
و آن سلامی که بیجواب گذاشتیم از روی پیشداوری
آن ندائی که برای آزمایش و آمیزش پروراندیم
و آن ناله ای که برای نامی و نانی به خواری از نای برآوردیم
اینچنین بود بازتولید بهروزی و نگون بختی
۞۞۞
Rotenburg an der Fulda
چهارم شهریور ماه هزار و سیصد و نود و یک