پاییز زرریز

پاییز زرریز

 

مِهِ پاییزی پرده فکندَست بر روی زمین

خوش خوشک جعبهء جادوش گشاید، گویا، رنگین

زرد و سبز و سرخ درختان و صد رنگ دگر

شخم تازه نقش کشیده زایا، پویا سرتاسر

مشت پر می کنم از خاک و سرمست نهم بر بینی

درس ها آموزم از خاک معطّر در سِربینی

مردمان نه همه در خواب و مرغکان را راهی دور

می دود نرم نفحهء زایش در این بیشهء نور

۞۞۞

Bad Zwesten

 هفتم مهر ماه هزار و سیصد و نود و شش

۞۞۞

نسخه برای چاپ

29092017