چشم انداز

تقدیم به سیما، مرتضی و فریبرز

دلِ من آن دریا

که به جوش آمده از عشق به این خاکِ عزیز

همه از آن مایه گرفته سرودِ نِگهم

در گران کورهء تلاش و اندیشه و مهر

در خروشم فزاینده

از خشمِ به این بیخردان

 وَه چه دورند زِ همدردی و

 با هر احساسی بیگانه

که در آن رَگه ای از داد باشد و زیبائی

چون بترسند از آزادیِ فکر و استقلالِ عمل

در  گریزند از انسان

آتشِ جنگ فروزند به هر سوی بیرحمانه

دلِ من آن دریا

که به جوش آمده از حرکتِ کِرمی در خاک

و منوّر شده از شوقِ پرشِ ذهن در افلاک

۞۞۞

Rotenburg an der Fulda

دهم مهرماه هزار و سیصد و نود و پنج

 

 

نسخه برای چاپ

Klicke, um auf 1102016.pdf zuzugreifen