برای یار وفادارم گلِ نار
گاه می شود که چاه ویل افسردگی
در مغا ک
آن دهان دهشت بار خویش باز می کند
چون پریزاده ای، پرستار، از راه می رسی
پروانه وار پرواز می کنی
وآن پردهء تیرگی باز می شود
پرتوی ز نور
در افق پدیدار می شود
ای پاکزادِ پاکبازِ پر ز مهر
خنده بر لبان ترانهء طرب بخوان
سربلند و پایدار برای زندگی و زندگان بمان
۞۞۞
بیست و یکم اسفند ماه هزارو سیصد و هشتاد و نه
Göttingen