(ترجمه های آزاد و برداشتها)
۞۞۞
آوریل
Hilde Domin* (1909-2006)
(١)
گیتی خوش
.بوی دیروز را می دهد
.عطرها ماندگارند
.تو پنجره را میگشائی
تمامی بهاران
.با آن پا بدرون میگذارند
بهاری که فراتر از
.برگهای سبز است
.بوسه ای همهء بوسه ها را در بر دارد
بر فراز شهر
همواره این سپهرِ رخشانِ صاف است
.که خیابانها بدان می ریزند
تو میدانی که زمستان
و درد
.چیزی نیستند که مرگ ببار آورند
هوا امروز خوش
– بوی دیروز را می دهد
.که خوش عطرِ امروز را داشت
۞۞۞
(٢)
گیتی
.بوی خوش دیروز را می دهد
.عطرها ماندگارند
.تو پنجره را میگشائی
تمامی بهاران
،با بهار وارد می شوند
بهاری که فراتر از
،برگهای سبز است
به سانِ بوسه ای که
.همهء بوسه ها را در بطن خود دارد
همواره این آسمان درخشان صاف
،بر فراز شهر برپاست
.آسمانی که جادّه ها بدان می ریزند
تو میدانی که زمستان
و درد
.چیزی نیستند که نیستی ببار آورند
هوا امروز
،بوی خوشِ دیروز را می دهد
دیروزی که
.بوی خوشِ امروز را می داد
۞۞۞
April
Hilde Domin* (1909-2006)
Die Welt riecht süß
nach Gestern.
Düfte sind dauerhaft.
Du öffnest das Fenster.
Alle Frühlinge
kommen herein mit diesem.
Frühling der mehr ist
als grüne Blätter.
Ein Kuss birgt alle Küsse.
Immer dieser glänzende glatte
Himmel über der Stadt,
in den die Straßen fließen.
Du weißt, der Winter
und der Schmerz
sind nichts, was umbringt.
Die Luft riecht heute süß
nach Gestern
das süß nach Heute roch.
۞۞۞
*
http://de.wikipedia.org/wiki/Hilde_Domin
http://en.wikipedia.org/wiki/Hilde_Domin
۞۞۞
نسخه برای چاپ Druckversion: April