برای گلِ نار
مداد
به دادخواهی
.قد برافراشت
ذّرات وجودش
.درجهان پخش شد
کاغذ
در روشنگری
.روان شد
بال درآورد و
.اوج گرفت
دستانم
در مهرورزی
چون شتافتند
.شکفتند
از یکی
شاخهء نسترنی برآمد
.میزبان زنبورها و پروانه ها
دیگری
چشمه ای شد
.آبشخوردِ جوجه ها
۞۞۞
Rotenburg an der Fulda
دوّم آذر ماه هزار و سیصد و نود و دو
۞۞۞
نسخه برای چاپ