برای گلِ نار
باز آذرِ خجسته سر رسید و
آتشِ فروزانِ ره گشایندهء دیگری مرا آرزوست
تا که رقص و نغمه و سرورِ شراره های دلکشش
این گران سکونِ سیاهی و تباهی و تطاول زمانه را برهم زند
باز آذر خجسته سر رسید و
جنبش خِرَدجوهرِ روشن مرامِ دیگری مرا آرزوست
تا غبارِ وهم و گمان و خیره سری بروبد و
اندیشهء برآمده ز دانشِ زمانه را بر جهانیان عیان کند
باز آذر خجسته سررسید و
بارانِ رحمت و شفقتِ زلالِ دیگری مرا آرزوست
تا دیدگان خسته و خمارِ در راه ماندگان را بشوید و
کابوسِ خرافاتِ هزاران ساله را ز قلبِ مردمان برون کند
باز آذر خجسته سررسید
۞۞۞
پنجم آذر ماه هزارو سیصد و نود
Rotenburg an der Fulda