برای سپیده ای کوه تو فریاد من امروز شنیدی دردی ست درین سینه که همزاد جهان است از داد و وداد آن همه گفتند و نکردند یارب چه قدر فاصله ی دست و زبان است هوشنگ ابتهاج، ه.الف. سایه نگاه کن از بلندای دانش زمانه ات به این کهن دیار در مرز انفجار نگاه کن …
Monat: September 2011
ترجمه های آزاد و برداشتها: شمارهء پنج
Erich Fried گزارش برای کسانیکه میخواستم بدانها دل و جرأت دهم صدای من تصنّعی و ساختگی می نمود شاید تنها خواسته بودم که به قوی دل کردن خویش برآمده باشم ادامهء این شرایط دیگر میسّر نبود ترس خویشتن را مشاهده نمودم و مأیوس بودم چرا که نا امیدی بر من حاکم بود گزینهء دیگری برایم …