آزاده

دانه پاشیده ام در مهتابیِ خانه ام

ظرفِ آبی در گوشه ای نهاده ام

برای پرندگانِ رها در جنگل و چمن

این خویشاوندانِ خنیاگرِ نازنینِ من

لحظه ای حاضرند و لحظه ای دور از نگاه

:عشقِ بالنده را گردند با پروازِ خود بهترین گواه

آرزویِ آزاد ماندن برای خود و دیگران

شور وشوقِ آزاده زیستن در جهانِ بیکران

۞۞۞

Rotenburg an der Fulda
چهارم فروردین ماه هزار و سیصد و نود و چهار

۞۞۞

نسخه برای چاپ آزاده

Hinterlasse einen Kommentar