بی پیرایگی


آرمیده در نرمایِ نگاهِ نغمه سایِ تو

بر سریرِ سبزِ دیدگانت، ای نازنین

پیرِ نوآورِ پاک اندیشِ پویایِ خیرخواه

می کُند تعبیر و می کِشد به تصویر

خوشهء پروینِ رؤیاهای خواب و بیداری تو را

می کشاندت به کهکشانِ بیکرانهء کلام

می سرایدت نویدِ بی پیرایگی و سرزندگی

می دمد نسیمِ مشکبارِ سادگی و سازندگی

۞۞۞

Rotenburg an der Fulda
دوازدهم آبان ماه هزار و سیصد و نود و دو

۞۞۞

نسخه برای چاپ

بی پیرایگی

Hinterlasse einen Kommentar